سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست
می زنم امروز در کوی توَلاّیت قدم
تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد

در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا
میوه قلب علی، ریحانه زهرا جواد
به من بگو که پس از ثامن ائمه دین
کدام نام بجویم که به ز نامت بود


سزد همی که ببالد به خود ز عز و شرف
هر آنکه ذره خاکی به زیر گامت بود
زهرِ سوزنده چه ها کرده میانِ جگرت
که چنین حالِ تو زار است، غریب بن غریب!


چشم خونبارِ رضا، چشم به راهت به جنان
بین که بی صبر و قرار است، غریب بن غریب!
سخاوت، آبرو از نگاه تو گرفته؛
و جود، مدیون دست‏های توست.
نفرین بر دشمنانِ نمک ناشناس تو باد؛ که بهار جوانی‏ات را به خزان خیانت فروختندو
آتشِ اندوه و اشک و حسرت، در نگاه ملکوت افروختند
براى هروله از «مروه» دلت تا «صفاى» کاظمین، راهى نیست



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/7/25 توسط زینب بانو
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}