سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست

دو چیزی که مایه روشنی چشم اباعبدالله بود

در ایام کربلا و آن ابتلاء عجیب چند چیز بود که موجب ازدیاد

مصیبتهای‏ اباعبدالله می‏ شد . از همه بالاتر بعضی دنائتها و

سخنان ناروا و بی ادبی‏ ها و وحشی گری‏ هائی بود که از

کوفیان می‏ دید . ولی دو چیز بود که چشم‏ اباعبدالله را روشن

و دلش را خرم می‏داشت . آن دو ، اصحاب و اهل بیتش‏ بودند .

وفاداریها و جان نثاری‏ها و بی‏مضایقه خدمت کردن‏ها و به عبارت‏

دیگر صفات‏ها و وفاها و همگامیها و هماهنگی نشان دادن‏ های

آنها دل حضرت‏ را شاد و خرم می ‏داشت ( برای مرد عقیده و

ایمان و مسلک ، مایه خوش دلی‏ بالاتر از دیدن همگام و

هماهنگ یافت نمی‏ شود ) و مکرر در مواقعی از ته دل‏

به آنها دعا کرد . علاوه همان شهادت به اینکه :

« انی لا اعلم اصحابا ابر و لا اهل بیت اوصل و لا اوفی من اصحابی »

حاکی از کمال اعتماد اباعبدالله‏ و دلخوشیش به آنها است .

مسلما تذکر ابوثمامه صائدی برای نماز که آخرین نماز را در خدمتت‏

بخوانیم دل حسین را شاد کرد که درباره ‏اش دعا کرد .

و از آن بالاتر آن‏ فداکاری عجیب سعید بن عبدالله حنفی و

گفتن جمله : اوفیت ؟

اباعبدالله درباره عده ‏ای دعا کرد . جان سوزتر از همه دعایی است که‏

درباره جوانش کرد . درباره جوانش دعا کرد که امیدوارم هر چه زودتر ! از

دست جدت سیراب بشوی .

جواب های قاسم در شب عاشورا دل حسین ( علیه السّلام ) را

شاد و روشن کرد که درباره مرگ گفت : احلی من العسل .

 

گلچینِمطهر



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/9/25 توسط زینب بانو
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}