سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست

اولین دیدار هیأت دولت یازدهم با امام خامنه ای


هفته دولت با نام دو شهید فرزانه رجایی و باهنر زینت یافته است و اقدام همه دولتها در سرلوحه قرار دادن نام و اهداف این دو شهید، حرکتی پرمعنا است.

 


اصول و ارزشهای انقلاب در سخنان و مواضع امام، متجلی است و اگر عملاً پایبند و دلبسته آنها باشیم و در مواقع ابهام نیز به آنها رجوع کنیم، به فضل الهی، کارها «خوش آیند » خواهد بود و به پیش خواهیم رفت.

وجود آقای روحانی با «سوابق روشن مبارزاتی و انقلابی و مواضع خوب و درست در سه دهه اخیر»، بدون تردید از نقاط قوت دولت جدید است.

 


اعتقادات و نگاه صحیح به حقایق جامعه، منجر به سلامت عملکرد دولت خواهد شد.

در تجربیاتی مانند پیروزی انقلاب، دفاع مقدس و غلبه بر شورشهای متعدد قومی در اوایل انقلاب، ملت و مسئولان کشور، تحقق وعده های پروردگار را کاملاً لمس کردند که این تجربه های ارزشمند، زمینه ساز اعتماد کاملتر به وعده های نصرت و یاری خداوند است.


http://www.sepahnews.com/files/Bonyad-hefz.jpg


اعتماد به پروردگار و نگاه درست، عاقلانه و بخردانه، حلال مسائل خواهد بود.

دیدگاهها و سلایق متفاوت سیاسی – اقتصادی و اجتماعی حاشیه است و خدمت به مردم متن، اجازه ندهید حاشیه ها بر متن اثر بگذارد.

کلید حل مشکلات در ظرفیتها و امکانات داخل کشور است که باید با خردمندی از آنها بهره گرفت.

این حرف به معنای استفاده نکردن از ظرفیتهای بیرونی نیست بلکه نکته اساسی این است که نباید به خارج امید بست و به آن اعتماد کرد.

 


ما به هیچ وجه تمایلی به دخالت در امور داخلی مصر نداریم اما، نمی توانیم چشمان خود را بر کشتار مردم مصر ببندیم.

ما کشتار مردم مصر را که مسلح هم نبودند، محکوم می کنیم.

عامل این کشتار هرکسی که باشد، از نظر جمهوری اسلامی ایران محکوم است.

 

چهارشنبه خونین در پایتخت مصر + فیلم


هرگونه دخالت و جنگ طلبی یقیناً به ضرر آتش افروزان خواهد بود.

دخالت قدرتهای فرامنطقه ای و خارجی در یک کشور، نتیجه ای جز آتش افروزی نخواهد داشت و نفرت ملتها از آنها را نیز افزایش خواهد داد.

این آتش افروزی همچون جرقه ای در انبار باروت است که ابعاد و پیامدهای آن نامشخص خواهد بود.


 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/6/6 توسط زینب بانو

«راه وسط راه اسلام است...

راه موفقیت این کشور و این ملت عبارت است از راه اسلام،

پایبندى به مبانى و ارزشهاى اسلامى،

و پایبندى به آنچه که امام ‌بزرگوار ما براى ما به یادگار گذاشته است.‌»

 

این تنها تفسیرِ راه اعتدال است


یادمون باشه و فراموش نکنیم

 

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/22 توسط زینب بانو

انتصاب دکتر محمود احمدی‌نژاد به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند.
متن حکم رهبر معظم انقلاب به این شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم


جناب آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد دامت تأییداته


با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالی در مسئولیت خطیر ریاست جمهوری اسلامی ایران و تجارب فراوانی که در این مورد اندوخته‌اید، شما را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب می‌نمایم.


توفیقات جنابعالی را از خداوند متعال خواستارم.


سیّدعلی خامنه ای
13 مرداد
92

 

 

 

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/5/14 توسط زینب بانو

 

یک پدیده‌ى بسیار ارزشمند و مهمى است؛ این پدیده ناشى است از مردم‌سالارى اسلامى

و محور و مدار کارها هم اسلام عزیز است؛

از اعلام مشروطیت در ایران تا سالى که انقلاب پیروز شد، هفتادوپنج سال طول کشید؛

در این پنجاه‌وپنج سال، زمام امور کشور در دست انسانهائى قرار گرفت که نه به سرنوشت این ملت، نه به منافع این ملت، نه به عظمت و شکوه و عزت این کشور اعتنائى نداشتند و به منافع شخصى خود و منافع قدرتهائى که از آنها حمایت میکردند، دلبسته بودند

مزه‌ى مردم‌سالارى را مردم در جمهورى اسلامى چشیدند.

 یکى از خصوصیات این مردم‌سالارى این است که رابطه‌ى مردم و مسئولان به صِرف رابطه‌ى قانونى منحصر نمیشود؛ بلکه علاوه بر آن، رابطه‌ى عاطفى و ایمانى است؛ که ناشى از اعتقادات مردم، ناشى از بینش دینى مردم، ناشى از تعهد مردم به مبانى و اصول انقلاب است. این چیزى است که در دنیا ما نظیرى برایش نمى‌شناسیم، که رابطه‌ى مردم با مسئولین، یک چنین رابطه‌ى مستحکمِ عاطفى و ایمانى و نشانه‌ى پایبندى به مبانى باشد؛ و همین است که مسئولین را هدایت میکند. رئیس جمهور محترمى که امروز رسماً به مسئولیت سنگین و افتخارآمیز ریاست جمهورى رسیدند، به این نکته توجه کنند که مردم، کشور عزیز ایران را یک کشور اسلامى و مبتنى بر تعاریف اسلامى و تعالیم اسلامى میدانند؛ لذا مى‌ایستند.


در نظام جمهورى اسلامى، پذیرش مسئولیت به معناى کامجوئى از قدرت نیست؛ به معناى قبول زحمات خدمت به مردم است؛ این معناى قبول زحمت است؛

 البته من توصیه میکنم، هم مردم را به بردبارى، هم مسئولین محترم را به شکیبائى و حوصله.

 توصیه‌ى ما، هم به رئیس جمهور محترم، هم به هیئت دولتى که ان‌شاءالله به توفیق الهى در آینده‌ى نزدیکى از مجلس رأى اعتماد خواهند گرفت، این است که کارها را با صبر و بدون شتابزدگى انجام دهند؛ گامها را محکم و مطمئن بردارند. در همه‌ى زمینه‌ها ظرفیت کار وجود دارد، اهداف بلند هم وجود دارد، نشانه‌ها و بشارتها هم در کشور ما کم نیست.

همین جور که گفتند، «امت وسط» خصوصیت جامعه‌ى اسلامى است؛

«و کذلک جعلناکم امّة وسطا لتکونوا شهداء على النّاس و یکون الرّسول علیکم شهیدا».

راه وسط، همان راه اسلام است؛ نگاه کنیم ببینیم اسلام به ما چه میگوید، اسلام از ما چه میخواهد. راه موفقیت این است که دنبال رضاى الهى و دنبال انجام تکلیف الهى باشیم. خداى متعال راهها را براى ما مشخص کرده است؛ اگر از این راهها سلوک کنیم، مشى کنیم، به توفیق خواهیم رسید.

 



قواى مجریه، مقننه و قضائیه حداکثر همکارى را بکنند

جناب آقاى روحانى - همان‌طور که اشاره کردند - جزو عناصر خدمتگزار قدیمى به نظام اسلامى در بخشهاى مختلف هستند؛ یک فرد آزموده شده‌اى در نظام جمهورى اسلامى هستند؛ چه در دوره‌ى دفاع مقدس، چه در مجلس شوراى اسلامى، چه در شوراى عالى امنیت ملى، کارهاى فراوانى  بر دوش ایشان بوده است، که آن خدمات بزرگ را انجام دادند؛ امروز هم به عنوان رئیس جمهور بحمدالله مفتخرند به این که آراء مردم ایشان را به این سِمت منصوب کرده است. امیدواریم ان‌شاءالله خداى متعال به ایشان کمک کند، از ایشان دستگیرى کند، هدایت کند.

 و همه سعى کنند کمک کنند. من از همه‌ى جریانهاى گوناگون سیاسى درخواست میکنم و اصرار دارم.

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/5/13 توسط زینب بانو

فلسطین

آزاد خواهد شد؛ در این هیچ شبهه‌اى نداشته باشید. فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا دولت فلسطینى تشکیل خواهد شد؛ در این‌ها هیچ تردیدى نیست؛ اما بدنامى آمریکا و بدنامى غرب برطرف نخواهد شد. اینها همچنان بدنام خواهند بود. شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه‌ى جدید شکل خواهد گرفت. این خاورمیانه، خاورمیانه‌ى اسلام خواهد بود.

 

http://media.afsaran.ir/si9vFn_535.jpg


ما در جمهورى اسلامى مسئله‌ى فلسطین برایمان یک مسئله‌ى تاکتیکى نیست، یک استراتژى سیاسى هم نیست، مسئله‌ى عقیده است، مسئله‌ى دل است، مسئله‌ى ایمان است. لذاست که بین ما و بین مردممان در این زمینه هیچ گونه فاصله‌اى وجود ندارد؛ همان قدر که ما براى مسئله‌ى فلسطین اهتمام قائلیم، مردم ما هم - آنهائى که میدانند مسئله‌ى فلسطین چیست که اکثریت عظیم ملت ما، بلکه قاطبه‌ى ملت ما هستند - همان انگیزه را دارند. و شما مشاهده میکنید در روز قدس و در جمعه‌ى آخر ماه رمضانِ هر سال، که امام آن را به عنوان روز قدس معین کردند، مردم مى‌آیند

http://media.afsaran.ir/siqkQZ_535.jpg


پیروزى ملت فلسطین در بازگرداندن حق خود، دشوارتر نیست از پیروزى‌اى که ملت ایران در ایجاد جمهورى اسلامى در ایران داشت. آن روز - روزى که طاغوت بر این کشور حکومت میکرد - اگر کسى نگاه میکرد به صحنه‌ى عالم و به صحنه‌ى منطقه، جزو محالات قطعى بود که رژیم طاغوت در اینجا تغییر پیدا کند، آن هم اینکه تبدیل بشود به یک نظام اسلامى. این، جزو محالات به نظر مى‌آمد و به حسب موازین طبیعى، به حسب موازین عادى، چنین چیزى ممکن نبود؛ مقدور نبود. قدرت بى‌کلام آمریکا در این منطقه و حمایت بى قید و شرطش از رژیم شاه، نداشتن هیچ گونه امکانى براى مبارزین در اینجا - یعنى امکانات ما آن روز در حال مبارزه، بسیار کمتر بود از امکاناتى که امروز مردم شما در غزه دارند یا در ساحل غربى دارند - در عین حال این اتفاق افتاد، این محال ممکن شد و واقع شد؛ به برکت تداوم مبارزه، به برکت توکل به خدا، به برکت رهبرى عازم و جازم و قاطع امام بزرگوارمان. من میگویم این اتفاق در مورد فلسطین ممکن است پیش بیاید.

http://media.afsaran.ir/sijji8_535.jpg

 

از دشمن نهراسید، «ان کید الشّیطان کان ضعیفا»

هدف را رضاى خدا قرار بدهیم، بدون شک پیروزى نصیب خواهد شد.


http://www.3erat.com/wp-content/uploads/2013/08/n00003710-b.jpg




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ جمعه 92/5/11 توسط زینب بانو

 

یک توصیه‌ى من به دانشجوهاى عزیز این است که با اساتید ارزشى و مکتبى ارتباطاتتان را مستحکم کنید.

امروز خوشبختانه در محیط  دانشگاه، استادان ارزشى و مکتبى کم نیستند؛ ارتباطات را با اینها افزایش دهید؛

با مراجع فکرى - چه فکر دینى، چه فکر سیاسى، که مورد اعتماد و اطمینان و سالم باشند - ارتباطات را افزایش دهید.

مطالعات فکرى را هم - همچنان که من همیشه به دانشجویان عزیز سفارش کردم و میکنم - تقویت کنید.

 

*************************

رابطه‌ى «تکلیف‌مدارى» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟

امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟

چطور میشود چنین چیزى را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختى‌ها را دنبال کرد، براى اینکه نظام اسلامى را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟

حتماً تکلیف‌گرائى معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه‌ى مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشى که پیغمبران کردند، اولیاى دین کردند، همه براى رسیدن به نتائج معینى بود؛ دنبال نتائج بودند.

مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنى نتیجه هر چه شد، شد؟ نه.

البته آن کسى که براى رسیدن به نتیجه، برطبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتى هم به نتیجه‌ى مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانى نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده.

اگر انسان براى رسیدن به نتیجه، بر طبق تکلیف عمل نکرد، وقتى نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همان طور که قبلاً گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و بر طبق این واقعیتها برنامه‌ریزى و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده.

بنابراین، این که تصور کنیم تکلیف‌گرائى معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستى نیست.


 در دفاع مقدس و در همه‌ى جنگهائى که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضى از ائمه (علیهم‌السّلام) بوده است، کسانى که وارد میدان جهاد میشدند، براى تکلیف هم حرکت میکردند.

جهاد فى‌سبیل‌الله یک تکلیف بود. در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانى که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند.

اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟

راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟

اتاق جنگ نداشته باشند؟

برنامه‌ریزى و تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامى نداشته باشند؟

اینجور نیست. بنابراین تکلیف‌گرائى هیچ منافاتى ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست مى‌آید، چگونه قابل تحقق است؛ براى رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههاى مشروع و میسّر، برنامه‌ریزى کند.

 

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو

 

در مورد موضع در برابر دولت کنونى سؤال شد.

من عقیده‌ام این است که از همه‌ى دولتها و از جمله دولتى که منتخب است و ان‌شاءالله تا یکى دو هفته‌ى دیگر رسماً تشکیل و مشغول کار خواهد شد، باید حمایت کرد، باید کمک کرد، باید همکارى کرد.

دوستان گفتند که اگر اینجور باشد، ما حمایت میکنیم؛ اگر اینجور باشد، انتقاد میکنیم.

البته من با انتقاد مخالفتى ندارم، منتها توجه شود که:

اولاً انتقاد با عیبجوئى فرق میکند؛

ثانیاً باید  فرصتى براى کار به‌وجود بیاید.

من در مورد این دولتى هم که امروز سر کار است، در هشت سال قبل به بعضى‌ها که هى میخواستند انتقاد کنند، گفتم بگذارید یک مقدارى وقت بگذرد و فرصتى و فضائى در اختیار این دولت قرار بگیرد، تحرکى پیدا کند، بعد اگر چنانچه انتقاد داشتید، انتقاد را شروع کنید؛ عجله نکنید در شروع انتقاد.

در مورد این دولت و همه‌ى دولتها، ما همین نظر را داریم.

ما معتقدیم دولتها مسئولیتهاى سنگینى دارند، کارشان واقعاً سخت است؛ اداره‌ى کشور در بخش قوه‌ى مجریه، حقیقتاً کار دشوارى است؛ باید همه کمک کنند.

هیچ کس هم از ضعف خالى نیست. من به خودم نگاه میکنم، ضعفهاى فراوانى را در خودم مشاهده میکنم.

طلبه‌ها گاهى که کسى یک چیزى میگوید، میگویند آقا قیاس به نفس نکن. بنده قیاس به نفس میکنم. به خودم نگاه میکنم، ضعفهاى فراوانى را در خودم مشاهده میکنم؛ میگویم همه همین جورند.

همه ضعفهائى دارند، قوّتهائى دارند، مشکلاتى دارند؛ بنابراین نباید انسان توقعات را به قدرى بالا ببرد که از توان منطقى خارج باشد؛ نه، باید واقعیتها را دید، مشکلات را مشاهده کرد و کمک کرد

و دعا کرد که خداى متعال ان‌شاءالله به این دولت - و هر دولتى - کمک کند تا بتوانند ان‌شاءالله کارهایشان را انجام دهند؛ و مجموعه‌ى نیروهاى فعال سیاسى و دانشجوئى و کارى و مدیریتهاى مختلف بتوانند ان‌شاءالله دست به دست هم بدهند و کارها را پیش ببرند.

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو

 

یک بحث مهم در همین قضیه، کارى است که دشمن دارد در زمینه‌ى اختلاف شیعه و سنى میکند؛ کوبیدن مجموعه‌هاى شیعه در نقاط مختلف دنیاى اسلام.

دشمن با این تصور که چون عناصر شیعه در واقع پایگاه‌هاى طبیعى براى جمهورى اسلامى محسوب میشوند، میخواهد این پایگاه‌ها را بکوبد؛ البته اشتباه میکند.

پایگاه‌هاى جمهورى اسلامى منحصر به شیعه‌ها نیست.

خیلى از برادران سنى در خیلى از کشورها آنچنان دفاع جانانهاى از جمهورى اسلامى میکنند که خیلى از شیعه‌ها نمیکنند.

بعضى از این مخالفین ضدانقلابى که در خارج از کشور نشسته‌اند - به قول شماها، آن ور آب - و علیه جمهورى اسلامى مرتب حرف میزنند، اگر به آنها بگویند مذهبت چیست، میگوید شیعه.

خیلى از مسلمانهائى که شیعه‌ى امامى هم نیستند - حالا یا شیعه‌ى زیدى‌اند، یا سنى‌اند - در دفاع از نظام اسلامى، از برادران شیعه کمتر نیستند.

بنابراین در مورد عمق راهبردى، دشمنان ما فهم درستى ندارند و کارى که دارند میکنند، کار اشتباهى است.

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو

من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال 88 را مطرح میکنید،

مسئلهى اصلى و عمده

را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله‌ى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟

البته ممکن است در گوشه و کنار یک حادثه‌ى بزرگ زد و خوردهائى انجام بگیرد که انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخیص دهد؛ یا یک نفر در موردى ظالم، در موردى مظلوم باشد؛ این کاملاً امکان‌پذیر است؛ اما در این قضایا، مسئله‌ى اصلى گم نشود.

خب، در انتخابات سال 88، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه‌ى با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟

صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟

در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟

اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروه‌هاى مردم به جان هم مى‌افتادند، میدانید چه اتفاقى مى‌افتاد؟ مى‌بینید امروز در کشورهاى منطقه، آنجاهائى که گروه‌هاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مى‌افتد؟

کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به‌خرج دادند.

در قضایاى سال 88، این مسئله‌ى اصلى است؛ این را چرا فراموش میکنید؟

درباره‌ى حادثه‌ى سال 78 هم ما حرف زیاد داریم؛ آن هم داستان دیگرى است.

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو

یکى از دوستان اشاره کردند که بین دانشجویان به خاطر اختلاف در تحلیل درباره‌ى مسائل گوناگون، کدورتهائى وجود دارد.

من جداً میخواهم این را خواهش کنم که همه کوشش کنند که اختلاف نظر در تحلیل، در برداشت، در تلقى از واقعیتها، به کدورت نینجامد، به دعوا نینجامد.

خب، مثل محیطهاى علمى، دو نفر ممکن است نظرات علمىِ متفاوتى داشته باشند؛ این لزوماً به درگیرى و مخالفت و دشمنى نخواهد انجامید؛ خب، دو تا نظر است.

در زمینه‌ى مسائل سیاسى و اجتماعى هم به نظرم میرسد که وقتى در چهارچوبها شما متفق و متحدید، اینجور باید برخورد کنید؛ نگذارید به کدورت بینجامد.

بله، ممکن است کسانى باشند که از لحاظ اصول و مبانى با شما دشمنى کنند؛ خب آن یک مقوله‌ى دیگرى است، یک بحث دیگرى است؛ اما اختلاف نظر نباید به دعوا و کدورت و احیاناً خشونت بینجامد.

امام (رضوان الله علیه) - البته نه به دانشجویان  - مکرر به سیاستمداران و نمایندگان و مسئولان و فعالان سیاسى توصیه میکردند و میگفتند مثل مباحثه‌ى طلبه‌ها رفتار کنید.

طلبه‌ها در هنگام مباحثه، گاهى اوقات علیه هم عصبانى میشوند - حالا مضمون هم میگویند به طلبه‌ها، میگویند کتاب تو سر هم میزنند! که البته چنین چیزى نیست - بحث میکنند، داد میکشند؛ کسى نگاه کند، خیال میکند اینها میخواهند مثلاً همدیگر را تکه‌پاره کنند؛ در حالى که نه، مباحثه که تمام میشود، بلند میشوند میروند با همدیگر سر سفره مى‌نشینند و آبگوشتشان را میخورند، با هم حرف میزنند، با هم دوستند، رفیقند.

امام میگفتند: سیاسیون  - چه در مجلس، چه در دولت، چه در حزب جمهورى اسلامى که آن‌وقت ما داشتیم، یا بقیه‌ى عرصه‌هاى سیاسى - اینجورى با هم رفتار کنند. ممکن است اختلاف نظر هم باشد، بگومگو هم باشد، اما نگذارید کدورت و دشمنى به میان بیاید.


 خوشبختانه امروز جامعه‌ى دانشجوئى کشور - به طور اغلبى میخواهیم عرض کنیم - با مبانى مشترکى دارند حرکت میکنند؛ اگرچه سلائق مختلف سیاسى هم دارند.

بنده هم اعتقادم همین است که با سلائق گوناگون، بحث باید کرد، گفتگو باید کرد - که حالا من شاید ان‌شاءالله در خلال عرایضم مطالبى عرض کنم - منتها دشمنى و دعوا و اختلاف و کدورت و این چیزها، نه؛ حتّى‌المقدور سعى کنید این را از محیط دانشجوئى دور کنید.

این را هم بگویم که یکى از دوستان گفتند اگر در دانشگاه چنین شود یا چنان شود، ما بشدت برخورد خواهیم کرد. من معناى این «شدت» را درست نفهمیدم!

این برادرى که این مطلب را گفتند، اتفاقاً منطق بیانى‌شان بسیار متین و مستحکم و سنجیده بود. خیلى خوب، شما که اهل منطقید، شما که به این خوبى استدلال میکنید، شما که میتوانید اینجور از مبانى درستِ خودتان دفاع کنید، چه احتیاج دارید که با شدت برخورد کنید؟

اگر مراد از شدت، شدت در بیان و بحث و استدلال و نگارش است، خب حرفى نیست؛ اما اگر به معناى دیگرى است، نه، من موافق نیستم که در مقابل نظر مخالف خودتان، یا فلان پدیده‌ى مخالف نظر شما، کار همراه با عنف، با شدت -  به آن معنائى که ممکن است مورد نظرتان باشد - صورت بگیرد.




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو
<      1   2   3   4      >
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}