سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست

 

در درجه‌ى اول خداقوّت؛ ان‌شاءالله که خسته نباشید


امسال و امروز من اصرار داشتم - خودم  به آقاى رئیس جمهور پیشنهاد کردم - که دوستان صحبت کنند و گزارش دهند؛ چون روزهاى آخر این دولت و ایام مناسبى است براى اینکه از مجموعه‌ى کارهائى که در این دولت شده - البته به‌عنوان یک نمائى، یک نمونه‌اى - گزارشى ارائه شود.


 آنچه که من امروز باید به دوستان عرض کنم، در درجه‌ى اول خداقوّتى است؛ ان‌شاءالله که خسته نباشید. هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزى را شماها نشان دادید؛ یعنى دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ى دوره‌هاى دیگر بود و هست؛ این نقطه‌ى برجسته‌اى است که نباید این را نادیده گرفت.


 

یک نکته‌ى دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند.


آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته‌هاى خود، از نوشته‌هاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامه‌ى امام است.

من همیشه به مسئولین و کسانى که در دولتهاى گوناگون یک کار مهمى دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامه‌ى امام مراجعه کنند. وصیتنامه‌ى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است که میسر است براى کسانى که بخواهند ندیده بگیرند.


 این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزه‌هاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوه‌هاى انقلابى نکرد؛ این خیلى کار بزرگى بود.

 

 آنچه که براى خدا کردید، خداى متعال آنها را در نامه‌ى عمل شما ثبت کرده و کرام‌الکاتبین آنها را نگه داشته‌اند و بلاشک به درد شما خواهد خورد. آنچه را که شما عمل کردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشکر کنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشکر نکنیم، «انّ الله شاکر علیم»؛ خدا، هم می داند - علیم است - هم سپاسگزار است. امیدواریم ان‌شاءالله خداى متعال به شماها توفیق دهد.




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/4/24 توسط زینب بانو

 

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRi3a59sIzBegEcGjyAD0X_x1a0HVchOfAqQqbapZiDsrOK3xyZ&t=1

باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحى دارند. جسم عبادات، به تنهایى کافى نیست. نماز را که انسان بخواند ولى در حال نماز توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه مى‌گوید و با چه کسى حرف مى‌زند، مضامین نماز را به‌کلى از روى غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بى‌فایده‌اى است.


البته کسانى که عربى نخوانده‌اند و معناى این جملات را نمى‌دانند، اگر در حال نماز همین اندازه توجه پیدا کنند که با خدا حرف مى‌زنند و به یاد خدا باشند، این هم بهره خوبى است؛ ولى سعى کنید که معناى نماز را بدانید. یاد گرفتن معناى نماز، کار خیلى آسانى است؛ خیلى زود مى‌توانید ترجمه این چند جمله را یاد بگیرید. نماز را با توجه به معناى آن بخوانید. این نماز است که «قربان کلّ تقىّ» خواهد بود. نمازْ نزدیک‌کننده انسان به خداست اما نزدیک‌کننده انسان باتقوا.
1369/02/06


همه‌ى آحاد نمازگزار باید سعى کنند که نماز را با توجه به معانى کلمات بخوانند، یعنى در نماز با خداى عزیز و رحیم سخن بگویند. این است آن سرچشمه‌ى فیضى که جان نمازگزار را سیراب مى‌کند. البته این حقیقت نباید دستاویزى براى نفس بهانه‌گیر باشد که اگر توفیق چنین توجه و حضورى نیافت، نماز را ترک کنند.

نماز در هر صورت واجب و فریضه است و تارکِ نماز بزرگترین فرصت ارتباط با خداوند سبحان را از دست مى‌دهد.
لازم است دست‌اندرکاران، اوراقى شامل ترجمه‌ى نماز در همه‌ى سطوح، فراهم و میلیونها نسخه از آن را در همه جا منتشر کنند. به هر کسى باید این امکان را بدهید که معانى کلمات نماز را بفهمد.
1377/06/18




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/4/23 توسط زینب بانو

آنچه که ما را به حقایق نورانى میرساند، تدبر در قرآن است؛ و این حفظ قرآن که بحمدالله امروز در بین شما جوانها، در بین جوانهاى کشور، در سرتاسر کشور رواج پیدا کرده است، یک مقدمه‌ى خوبى است براى تدبر.

یعنى حفظ و تکرار و انس با آیات کریمه‌ى قرآن و پى‌درپى آیات الهى را مورد توجه قرار دادن، موجب میشود که انسان بتواند در قرآن تدبر کند.
 

امیدواریم خداوند متعال جامعه‌ى قرآنى کشور را روزبه‌روز پیشرفته‌تر کند، موفق‌تر کند و به اساتید عزیز قرآن ان‌شاءالله توفیق دهد که بتوانند جوانان بیشترى را تربیت کنند؛ و کشور ما و ملت ما را با قرآن زنده بدارد.

پروردگارا! حیات ما را حیات قرآنى قرار بده؛ مرگ ما را مرگ در راه قرآن قرار بده؛ ما را در قیامت با قرآن محشور کن.

پروردگارا! لطف و فضل خودت را بر کشور ما، بر ملت ما، بر همه‌ى کشورهاى مسلمان و بر امتهاى اسلامى نازل بفرما.(اول رمضان92)






برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ شنبه 92/4/22 توسط زینب بانو

«  وقتى خداى متعال با تأکید فراوان و چندجانبه میفرماید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛(حج، آیه 22) بى‌گمان، بى‌تردید، حتماً و یقیناً خداى متعال نصرت میکند، یارى میکند کسانى را که او را، یعنى دین او را یارى کنند - وقتى خدا این را میگوید - من و شما هم میدانیم که داریم از دین خدا حمایت میکنیم، یارىِ دین خدا میکنیم. بنابراین، خاطرجمع باشید که خدا نصرت خواهد کرد »

« سکینه یعنى آرامش در مقابل تلاطم‌هاى گوناگون  روحى و اجتماعى ...در یک چنین مواردى که این اضطرابهاى گوناگون - چه به لحاظ مسائل شخصى، چه به لحاظ مسائل اجتماعى - براى مؤمنینِ به اسلام پیش مى‌آید، اینجا باید منتظر سکینه‌ى الهى بود؛ آنوقت میفرماید: «هو الّذى انزل السّکینة فى قلوب المؤمنینلیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ آنوقت بذر ایمان در دل آنها عمیقتر می‌روید »




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/4/10 توسط زینب بانو

 « تشکر کنم از ملت بزرگ و بصیر و هوشمندمان در زمینه‌ى این کار بزرگى که در این فصل مهم انجام دادند؛ یعنى مسئله‌ى انتخابات.

مخالفان جمهورى اسلامى، دشمنان جمهورى اسلامى، برنامه‌ریزى منفى میکردند؛ پولها خرج کردند، فکرها کردند، فریادها کشیدند، کارهاى گوناگون انجام دادند، فشارها وارد کردند، براى اینکه این حادثه را به آن صورتى که خودشان میخواستند، دربیاورند؛ یا انتخابات اتفاق نیفتد، یا انتخابات با اقبال کم مردم، با بى‌اعتنائى مردم مواجه شود؛ یا اینکه حتّى بعد از انتخابات بهانه‌هائى به وجود بیاید که بتوانند مقاصد شوم خودشان را در کشور اعمال کنند؛ براى همه‌ى اینها برنامه‌ریزى کرده بودند.

هر کسى رفتارهاى جبهه‌ى دشمن جمهورى اسلامى را در این حدود یک سال دیده باشد، دنبال کرده باشد، یا شنیده باشد، میفهمد که اینها چه برنامه‌ریزى‌اى کرده بودند.

خب، آنچه که اتفاق افتاد، صد و هشتاد درجه عکس آن چیزى بود که آنها میخواستند. این چیز کمى است؟ این حادثه‌ى کوچکى است که ماستمالى کنند، با تحلیلهاى آبکى از روى قضیه بگذرند؟ نخیر، ملت ایران عظمتى را از خود ساطع کرد؛ ملت ایران کار بزرگ و کارستانى انجام داد؛ در عرصه‌ى مواجهه و مقابله و خصومت و کینه‌ورزى دشمنان بین‌المللى، از خود مهارت نشان داد.»





برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/4/5 توسط زینب بانو
افسران - پوستر / ما ایستاده ایم...

البته پیروزى بزرگ، هم شکر دارد و هم پرهیز از خطر. بعد از همه پیروزیها، یک احتمال خطر وجود دارد. ملت ایران که در این حادثه پیروز شده است، باید خدا را شکر کند.

احتمال خطر چیست؟

احتمال خطر این است که یک وقت خداى نکرده بعضى از افراد، کوتاهیهایى در رفتارشان نشان دهند، نسبت به دیگران بگومگوهایى بین مردم انجام گیرد.

هم شما آقایان و خانمهاى محترمى که نمایندگان مردمید و جزو برگزیدگان ملت هستید، نگذارید، و هم آحاد مردم نگذارند که دشمن خوشحال شود.
 
دشمن منتظر است که بین شما بگومگو باشد.

دشمن منتظر است که صفوف متّحد شما به هم بخورد. دشمن منتظر است که نمایش رأى سى میلیونى را - که نمایش اتّحاد ملت ایران در دفاع از نظام اسلامى است - به یک دعوا و تنازع و تنافس و بگومگو تبدیل کند و این شیرینى را از شما بگیرد.

نگذارید. این‌جا، جاى هوشیارى شماست. همه نامزدها متعلّق به نظام اسلامى هستند؛ همه از نظام اسلامى دفاع کردند؛ همه براى نظام اسلامى و براى خطوط اصلى آن و آنچه که جزو بیّنات انقلاب است، شعار دادند.

بنابراین، حرکت متّحدى به نفع نظام اسلامى اتّفاق افتاده است.

باید هوشیار بود؛


هیچ کس مطلق نیست، هیچ کس کامل نیست؛ تفاضلها هم خیلى زیاد نیست.

آنچه براى من مهمّ است، این قضیه است که همه ملت احساس کنند که در این آزمایش شریکند.

بحمداللَّه خداوند متعال این دعا را مستجاب کرد، این آرزو را برآورده نمود و این هدیه را به ملت ایران داد.

ما اگر تا آخر عمرمان هم شکر کنیم، کم است.

(7/3/76)





برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/3/27 توسط زینب بانو

 

  «هر کسى که انتخاب خواهد شد - که تقدیر الهى را ما نمیدانیم - اگر چنانچه آراء بیشترى از مردم را داشته باشد، در صورتى که داراى رأى سدید و خوبى باشد، بهتر میتواند از آن رأى دفاع کند؛ میتواند در مقابل معارضین کشور بایستد.»


 

 

« رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛ رأى اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اینکه شما وارد عرصه‌ى انتخابات میشوید؛ چه آن کسى که نامزد ریاست جمهورى است، چه آن کسى که انتخاب میکند - مثل من و شما - نفْس ورود در این میدان، به معناى اعتماد به جمهورى اسلامى و اعتماد به سازوکار انتخابات است؛

در درجه‌ى دوم هم، رأى به کسى است که یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بنده‌ى حقیر تشخیص داده‌ایم که براى آینده‌ى کشور مفیدتر از دیگران است.»

 

 « اعلام حضور قدرتمندانه‌ى این ملت در عرصه‌ى حرکت و تاخت به سوى آرمانها است - بلاشک به دنبال خود، موفقیتهاى دیگرى را دارد؛ به کشور مصونیت میبخشد، عزت میبخشد، آبروى بین‌المللى میبخشد، دوستان شما را خوشحال میکند، دشمنان شما را ناکام و بدحال میکند.»


 

« دست قدرت خداوند است که مالک دلهاست؛ که «قلب المرء بین اصبعى الرّحمن». خداى متعال است که دلها را عازم میکند، جازم میکند، اراده‌ها را بسیج میکند و این اتفاق مى‌افتد. در این حوادث، دست قدرت خداوند محسوس است. چون دست قدرت الهى هست، بنابراین پیروزى هم در آن قطعى است.»

توکّلنا علی الله

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ شنبه 92/3/25 توسط زینب بانو
افسران - هاآرتص: رهبری ایران در واکنش به اظهار نظر شورای امنیت ملی آمریکا گفت «به درک»

خبرنگار صداوسیما: سلام عرض میکنم؛ صبح حضرتعالى بخیر.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: سلام علیکم و رحمةالله.

خبرنگار صداوسیما: حماسه‌ى سیاسى مورد نظر حضرتعالى آغاز شده؛ توقّع حضرتعالى از مردم و دست‌اندرکاران انتخابات براى تحقّق کامل این حماسه چیست؟

 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم.

خداوند متعال را سپاسگزاریم که به ما و ملّت عزیزمان این توفیق را داد که یک بار دیگر در حرکتى و اقدامى که در سرنوشت کشور مؤثّر است، توفیق پیدا کنیم و شرکت کنیم. همین‌طور که اشاره کردید، این حقیقتاً یک حماسه است؛ و ان‌شاءالله امروز ملّت ایران نشان خواهند داد که به معناى حقیقى کلمه، حماسه به وجود خواهند آورد. توقّع بنده‌ى حقیر از ملّت عزیزمان این است که همه شرکت کنند؛ و توصیه میکنم که زود حضور پیدا کنند، تأخیر نیندازند - فى التّأخیر افات - یعنى همین اوّل صبح، در نیمه‌ى اوّل روز، نگذارند دیروقت بشود.


 من به 31 نفر براى شوراى شهر رأى دادم. البتّه بعضى از این حضرات را از نزدیک مى‌شناختم، بعضى را هم نمىشناختم، لکن اعتماد کردم به همین فهرستهایى که پیشنهاد میکنند و میدهند؛ یکى از آنها را ما گرفتیم و به اعتماد آنها، بقیّه‌ى کسانى را که نمى‌شناختیم نامشان را نوشتیم. امیدواریم خداوند ان‌شاءالله برکت بدهد و بتوانند اینها در تهران به وظائف خودشان بخوبى عمل کنند و در همه‌ى شهرها و روستاها ان‌شاءالله عناصر مؤمن و علاقه‌مند به کار و کارى انتخاب بشوند.
 براى ریاست جمهورى هم در بین این حضراتى که هستند، یک نفر را به نظرم رسید و انتخاب کردم. به کسى هم نگفتم تا الان؛ حتّى کسانِ نزدیک من - خانواده‌ى من، فرزندان من - مطّلع نیستند که من به چه کسى رأى دادم. وظیفه‌ى مردم است که تحقیق کنند؛ لابد تا حالا تحقیق کرده‌اند و انتخاب کرده‌اند کسى را که میخواهند به او رأى بدهند. امیدواریم خداوند به انتخاب مردم برکت بدهد و آنچه که خیر این کشور و خیر این ملّت و موجب سعادت و رفاه مادّى و معنوى مردم است ان‌شاءالله تحقّق پیدا کند. عمده این است که همه شرکت کنند.


 من به این حضرات محترمى که مسئولان صندوقها و مسئولان بازشمارى و قرائت آراء و اینها هستند، یک توصیه به این عزیزان دارم و آن این است که بدانند رأى مردم امانتى است دست آنها و حقّالنّاس است؛ یعنى حفظ امانت در این مسئله، حقّ‌النّاس است. همان‌طور که میدانید حقّ‌النّاس را انسان بیشتر بایستى رعایت کند و خروج از عهده‌ى حقّ‌النّاس سخت‌تر است از خروج از عهده‌ى حقّ‌الله. لذا است که خیلى باید در این زمینه توجّه کنند.


 ملّت عزیز ما هم با شوق و انگیزه وارد بشوند؛ بدانند که سرنوشت کشور دست آنها است، و سعادت این ملّت بستگى دارد به انتخاب آنها؛ هم به اینکه فرد شایسته را انتخاب کنند، هم به اینکه اصلاً وارد مرحله‌ى انتخاب بشوند؛ خود این ورود در مرحله‌ى انتخاب، تأثیر دارد در سعادت کشور. لذا شما مى‌بینید مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران سعى میکنند - از مدّتى پیش - کارى کنند که مردم یا مأیوس بشوند یا بدبین بشوند یا تنبلى کنند یا اهمّیّت ندهند، لذا پاى صندوقها نیایند.

دیگر حالا کارِ این «کارشکنى» از مطبوعات و رسانه‌ها و خبرگزارى‌ها گذشته، به خود سیاستمداران جبهه‌ى دشمن ملّت ایران رسیده؛ آنها هم حتّى دخالت میکنند.

شخصیّت‌هاى معروف سیاسى غربى، آنهایى که وابسته‌ى به جبهه‌ى دشمنند، مى‌بینید که علیه حضور مردم فعّالیّت میکنند. اخیراً شنیدم که از شوراى امنیّت ملّى آمریکا کسى گفته که ما این انتخابات ایران را قبول نداریم.

خب به درک که قبول ندارید!

اگر قرار بود ملّت ایران منتظر بماند که شما چه چیزى را قبول دارید و چه چیزى را میل دارید، آن‌طور عمل بکند، که کلاهش پسِ معرکه بود.

ملّت ایران نگاه میکند ببیند خودش چه چیزى را احتیاج دارد و مصلحت او در چیست، آن را دنبال خواهد کرد. ان‌شاءالله که خداوند متعال  امروزْ براى ملّت ایران برکت بدهد؛ و کمک کند به ذهنها و دلهاى مردم که آنچه شایسته‌ى آنها است، آنچه مطابق با شأن ملّت ایران است، آن ان‌شاءالله پیش بیاید.

خبرنگار صداوسیما: اجازه میخواهم از طرف همه‌ى همکارانم در رسانه‌ى ملّى بویژه همکارانم در رادیو ایران، اعیاد شعبانیّه را به حضور جنابعالى و به حضور همه‌ى هم‌وطنان عزیز و غیور و غیرتمندمان تبریک و تهنیت عرض بکنم. حضرتعالى این بار هم بسان سالهاى گذشته در اوّلین لحظات - یعنى رأس ساعت هشت صبح - به پاى صندوق رأى آمدید. تعبیر و تفسیر حقیر این است که میخواهید پیامى را با این حضور بموقع در پاى صندوق رأى به هم‌وطنان‌مان منتقل بکنید. از زبان حضرتعالى بشنویم.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: ان‌شاءالله که موفّق باشید. عرض کردم، پیام همین است که حضور پیدا کنند، بهنگام حضور پیدا کنند، و قدر بدانند این فرصت را. من هم این اعیاد شریفه را به همه‌ى شما کسانى که اینجا حضور دارید و به همه‌ى ملّت ایران تبریک عرض میکنم. ان‌شاءالله موفّق باشید.




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ جمعه 92/3/24 توسط زینب بانو
افسران - هیچ کس منزل نیست ...همراه رهبر

« توصیه‌ام به شما برادران عزیز این است که هر جا هستید، هر کارى که احساس مى‌کنید انقلاب بدان نیاز دارد، آن را انجام بدهید. انقلاب به کار آدمهاى کارآمد و صادق نیاز دارد. صدق و اخلاص، شرط اول است. اگر ما در کسى صدق و اخلاص نبینیم، خیلى احتمال دارد که کار او هم به درد نخورد و یا در مواقعى مشکل درست کند.»


« انسانى که صدق و اخلاص ندارد، ولى کارایى دارد، مثل ماشینى مى‌ماند که اگر مراقبش نبودند و یک پیچ آن اشکال پیدا کرد، گاهى مى‌بینید که ضربه‌یى هم به آدم مى‌زند. کارایى انسانى به این است که هر فردى، از روى اخلاص و صدق و نیت صحیح، کارى را که به عهده‌اش است، انجام دهد تا انسان تلقى شود و ماشین نباشد.»





برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/3/23 توسط زینب بانو

فرق است بین آن کسى که در میان هلهله و تحسین یاران و همراهان و به امید فتح و پیروزى وارد میدان میشود میجنگد و بعد شهید میشود و به خاک هلاک مى‌افتد - که البتّه اجر بسیار بالایى دارد - و بین آن جماعتى که در یک دنیاى تاریک و ظلمانى، در هنگامى که همه‌ى سرجنبانان بزرگ دنیاى اسلام از همراهى با آنها سر باز میزنند بلکه آنها را بر این اقدام ملامت هم میکنند، امید یارى از هیچ‌کس نیست، کسى مثل عبدالله‌بن‌عباس آنها را منع میکند، کسى مثل عبدالله‌بن‌جعفر آنها را منع میکند، یاران و مخلصان و علاقه‌مندان در کوفه از همراهى با او سر باز میزنند، تنهاى تنها، فقط با تعداد معدودى از یاران مخلص، و با خانواده - با همسر، با خواهر، با خواهرزاده‌ها، با برادرزاده‌ها، با جوانان، با فرزند شش ماهه - وارد میدان میشود. این یک حادثه‌ى عجیبى است؛ یک منظره‌ى پرشکوهى است در تاریخ که در مقابل چشم بشریّت گذاشته شده است.


امام حسین علیه‌السّلام خود را براى یک چنین روزى آماده میکرد.

 

 




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/3/22 توسط زینب بانو
<      1   2   3   4      >
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}