میآیی؛ با بهار
میآیی؛ با خنکای نسیم امید، از روضه رضوان وجودت.
میآیی؛ با سبد سبد ستاره که در آسمان نگاهت سوسو میزند.
میآیی؛ با ردای سیادت بر دوش، پرچم ولایت بر دست
و هشتمین خورشید هدایت که از افق نگاهت، طلوع کرده است.
میآیی ای مسافر غربت! ای غریب آشنا!
به یمین مقدمت زمین و آسمان هلهله می کنند
ذیقعده، تمام قاصدکهای خوش خبرش را پرواز داده است.
یازده خورشید را به غروب سرخ نشانده،
یازده روز را صبورانه در شب به انتظار نشسته است.
طاق زیبایی را به هزاران ستاره، آذین بسته،
تا آسمان و زمین را در جشن ولادت خورشید، میهمان کند.
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بر باغ بی خزان خدا ایستاده است
تا میوه های سعادت بچیند؛ تا با ظهور خورشید هشتم،
کهکشان امامت را به آغوش امین او بسپارد.
تا جاده های پاکی را در طهارت و عصمت رضایش، امتداد دهد.
تا از نسل آبی آسمان، آسمانی ترین هدیه را به زمین ببخشد.
مقدمت برجهان هستی مبارک باد ای هشتمین قبله عاشقان