سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست

یکى از دوستان اشاره کردند که بین دانشجویان به خاطر اختلاف در تحلیل درباره‌ى مسائل گوناگون، کدورتهائى وجود دارد.

من جداً میخواهم این را خواهش کنم که همه کوشش کنند که اختلاف نظر در تحلیل، در برداشت، در تلقى از واقعیتها، به کدورت نینجامد، به دعوا نینجامد.

خب، مثل محیطهاى علمى، دو نفر ممکن است نظرات علمىِ متفاوتى داشته باشند؛ این لزوماً به درگیرى و مخالفت و دشمنى نخواهد انجامید؛ خب، دو تا نظر است.

در زمینه‌ى مسائل سیاسى و اجتماعى هم به نظرم میرسد که وقتى در چهارچوبها شما متفق و متحدید، اینجور باید برخورد کنید؛ نگذارید به کدورت بینجامد.

بله، ممکن است کسانى باشند که از لحاظ اصول و مبانى با شما دشمنى کنند؛ خب آن یک مقوله‌ى دیگرى است، یک بحث دیگرى است؛ اما اختلاف نظر نباید به دعوا و کدورت و احیاناً خشونت بینجامد.

امام (رضوان الله علیه) - البته نه به دانشجویان  - مکرر به سیاستمداران و نمایندگان و مسئولان و فعالان سیاسى توصیه میکردند و میگفتند مثل مباحثه‌ى طلبه‌ها رفتار کنید.

طلبه‌ها در هنگام مباحثه، گاهى اوقات علیه هم عصبانى میشوند - حالا مضمون هم میگویند به طلبه‌ها، میگویند کتاب تو سر هم میزنند! که البته چنین چیزى نیست - بحث میکنند، داد میکشند؛ کسى نگاه کند، خیال میکند اینها میخواهند مثلاً همدیگر را تکه‌پاره کنند؛ در حالى که نه، مباحثه که تمام میشود، بلند میشوند میروند با همدیگر سر سفره مى‌نشینند و آبگوشتشان را میخورند، با هم حرف میزنند، با هم دوستند، رفیقند.

امام میگفتند: سیاسیون  - چه در مجلس، چه در دولت، چه در حزب جمهورى اسلامى که آن‌وقت ما داشتیم، یا بقیه‌ى عرصه‌هاى سیاسى - اینجورى با هم رفتار کنند. ممکن است اختلاف نظر هم باشد، بگومگو هم باشد، اما نگذارید کدورت و دشمنى به میان بیاید.


 خوشبختانه امروز جامعه‌ى دانشجوئى کشور - به طور اغلبى میخواهیم عرض کنیم - با مبانى مشترکى دارند حرکت میکنند؛ اگرچه سلائق مختلف سیاسى هم دارند.

بنده هم اعتقادم همین است که با سلائق گوناگون، بحث باید کرد، گفتگو باید کرد - که حالا من شاید ان‌شاءالله در خلال عرایضم مطالبى عرض کنم - منتها دشمنى و دعوا و اختلاف و کدورت و این چیزها، نه؛ حتّى‌المقدور سعى کنید این را از محیط دانشجوئى دور کنید.

این را هم بگویم که یکى از دوستان گفتند اگر در دانشگاه چنین شود یا چنان شود، ما بشدت برخورد خواهیم کرد. من معناى این «شدت» را درست نفهمیدم!

این برادرى که این مطلب را گفتند، اتفاقاً منطق بیانى‌شان بسیار متین و مستحکم و سنجیده بود. خیلى خوب، شما که اهل منطقید، شما که به این خوبى استدلال میکنید، شما که میتوانید اینجور از مبانى درستِ خودتان دفاع کنید، چه احتیاج دارید که با شدت برخورد کنید؟

اگر مراد از شدت، شدت در بیان و بحث و استدلال و نگارش است، خب حرفى نیست؛ اما اگر به معناى دیگرى است، نه، من موافق نیستم که در مقابل نظر مخالف خودتان، یا فلان پدیده‌ى مخالف نظر شما، کار همراه با عنف، با شدت -  به آن معنائى که ممکن است مورد نظرتان باشد - صورت بگیرد.




برچسب‌ها: فصل الخطاب
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/5/8 توسط زینب بانو
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}