سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسیج دُرّة الصّدف
 
«زنِ بسیجى ، عاشقِ استقلال ملى، غرور ملى و با افتخارات ملى در تأمین منافع ملى ست

8. آیا می دانید آیه وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً چه معنایی دارد:

الف: در پر خطر ترین دادگاه یعنی روز قیامت
ب: نزد عالی ترین قاضی یعنی خداوند
ج: از محبوبترین و بالاترین مقام هستی یعنی پیامبر(ص)
د: شکایت توسط کسی است که مظهر رحمه للعالمین است.
ه: شکایت پدر از فرزند است انا و علی ابوا هذه الامه
و: شکایت حتمی است چون با فعل ماضی آمده است. (وَ قالَ الرَّسُولُ)
ز: شکایت با استمداد از کلمه یا رب است.
ح: شکایت از کسی است که امید شفاعت از او داریم. ویل لمن کان شفعاء ه خصماءه؟

9. آیا می دانید بعضی ها نمی توانند قرآن بخوانند؟

بعضی به غلط می خوانند.
بعضی که می توانند درست بخوانند نمی خوانند.
و بعضی که می خوانند تدبر نمی کنند.
و بعضی به آن عمل نمی کنند.
و بعضی قرآن را محور کار خود نمی دانند و در درسها و سخنرانی ها و نوشته به قرآن اولویت نمی دهند.
و بعضی قرآن را تنها برای مهریه عروس، بالای سر مسافر، سوگند یاد کردن، کتاب استخاره و امثال آن می خواهند.

10. آیا می دانید مثال ما مثال بیماری است که بجای مصرف دارو مشغول چیدن و تنظیم انواع قرص هاست؟

11. آیا می دانید مثال ما مثال مهمانی است که به جای گوش دادن به سخنان صاحبخانه به نقش و نگار در و پنجره توجه می کند؟




برچسب‌ها: قرآن و تفسیر
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/3/29 توسط زینب بانو


1. آیا می دانید که در همه مساجد در شب قدر دعای شریف جوشن کبیر و عزاداری و مراسم قرآن سر گرفتن بحمدالله برگزار می شود اما چرا در شب قدر که شب نزول قرآن است تفسیر رنگی ندارد؟

2. آیا می دانید سرگرم شدن به چاپ و صوت و تجوید و ظاهر قرآن بیش از توجه به محتوای قرآن است؟

3. آیا می دانید به ما دستور داده اند که هر گاه فتنه های زیاد مانند پاره هایی از شب تار به شما روی آورد به قرآن پناه ببرید؟ (فَإِذَا الْتَبَسَتْ‏ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّع)‏

4. آیا می دانید بعضی به اسم این که دین از سیاست جداست به صدها آیه سیاسی بی توجهی می کنند؟

5. آیا می دانید آن مقدار که در متون آموزش و پرورش و دانشگاه کلمات عربی را تزریق می کنند کارساز نیست و فارغ التحصیلان ما نمی توانند اکثرا یک صفحه قرآن را بی غلط بخوانند؟

6. آیا می دانید بعضی به خیال اینکه قرآن از فهم بشر بالاتر است و فهم آن مخصوص اهل بیت است از تدبر در آن می ترسند، با اینکه خداوند دستور به تدبر داده است و در حدیث می خوانیم: من زعم ان کتاب الله مبهم فقد هلک و اهلک راستی اگر قرآن را نمی توان فهمید پس چگونه به ما دستور داده اند روایات را بر قرآن عرضه کنیم و اگر ضد آن بود آن روایات را به دیوار بزنیم؟

7. آیا می دانید مهجوریت  قرآن غافلانه نیست زیرا در قرآن می خوانیم در روز قیامت پیامبر(ص) می فرماید: پروردگارا قوم من قرآن را مهجور گرفتند و نمی فرماید قرآن نزد قوم من مهجور بود و مهجور گرفتن با توجه و عمد است؟ وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً 




برچسب‌ها: قرآن و تفسیر
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/3/29 توسط زینب بانو

 

دیدار حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور منتخب با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور

دکتر محمود احمدی‌نژاد پس از دیدار حجت الاسلام حسن روحانی در گفت و گو با خبرنگاران اظهار داشت: سنت خوبی گذاشته شده که مسئولین به منتخب ملت تبریک می‌گویند و بنده نیز از این سنت خوب، پیروی کردم و خدمت برادر عزیزمان آقای روحانی که امروز مفتخرند که منتخب ملت باشند، رسیدم تا هم عرض تبریک مجدد و هم اعلام آمادگی این دولت برای انتقال تجربیات و کارها به آقای روحانی و همکاران وی و نیز اعلام آمادگی برای کمک به رییس جمهور منتخب و دولت وی داشته باشم.

رییس‌جمهور خاطرنشان کرد: گفتگوهای خوبی با یکدیگر داشتیم و تاکید می‌کنم که دولت آماده است همه کارها را به خوبی و به صورت کامل به دولت آینده و آقای روحانی به عنوان رییس جمهور منتخب ملت انتقال دهد.

حجت الاسلام روحانی نیز با تشکر از حضور دکتر احمدی‌نژاد گفت: در حقیقت این حضور برای بیان تبریک پیروزی ملت ایران بود ولی در این فرصت گزارشی کلی از آخرین وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور ارائه و مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.

وی خاطرنشان کرد: دوره انتقالی نیازمند همکاری و همفکری است و به فضل الهی همه زمینه‌ها برای انجام این موضوع آماده است.

وی افزود: همچنین در این دیدار مقرر گردید نقطه نظرات و اطلاعات دستگاههای مختلف منتقل شود و نیز قرار شد جناب دکتر احمدی نژاد و بنده دو نفر مشخص کنیم که به عنوان رابط در دوره انتقالی، به طور مداوم با هم ارتباط و تبادل اطلاعات داشته باشیم تا اطلاعات موجود به بهترین شکل مورد استفاده قرار گیرد.

روحانی گفت: البته این ارتباط همچنان ادامه خواهد داشت و بنای دولت بنده این خواهد بود که از تجربیات همه دولت‌های گذشته استفاده و بهره‌برداری کند.

وی افزود: این اتفاقات آغاز بسیار خوبی بود که با کمک هم این دولت را به دولت بعدی انتقال دهیم.

در این دیدار که بیش از یک ساعت در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت بطول انجامید دو طرف مهمترین وضعیت اقتصادی و سیاسی جامعه را مورد بحثو تبادل نظر قرار دادند.




برچسب‌ها: خبری
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

از دامان لیلا گلى بر آمد
شبیه حضرت پیغمبر آمد
از بهر عابدین ، برادر آمد
به به به به على اکبر آمد

خنده کند نوزاد، همچو کوکب
بر روى عمه اش حضرت زینب
نور دل زینب اطهرآمد
به به به به على اکبرآمد

 

تو علی اکبری؛ علوی سیرت و محمّدی صورت.


آئینت جوانمردیست.


از عشیره گل سرخی و از تبار آفتاب.


رشادت یعنی «تو»؛ وقتی که در رکاب پدر، تار و پود حادثه را شمشیر زدی.

 


نسل جوان را به جهان رهبری
جلوه ی توحید، علی اکبری

هر که هوای رخ احمد کند
در تو تماشای پیمبر کند

ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینه ی محمدی و روز جوان مبارک


خدا کند که جوانان زحقّ جدا نشوند
به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند


سر عقیده خود پاى فشارند چو کوه
بسان کاه زهر باد جابجا نشوند

 




برچسب‌ها: هنر
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیت‌الله مکارم شیرازی با حضور در بیت آیت‌الله صافی گلپایگانی با این مرجع تقلید دیدار و گفت‌وگو کرد.

 

بررسی و تبادل نظر پیرامون تحولات جهان اسلام، منطقه، مسائل جاری کشور و حوزه‌های علمیه از محورهای مهم دیدار این دو مرجع تقلید بوده است.

 

به گزارش ایسنا به نقل از مرکز خبر حوزه، همچنین در دیداری جداگانه، دوشنبه شب حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی با حضور در بیت آیت‌الله صافی گلپایگانی، با این مرجع دیدار و گفت‌وگو کرد.




برچسب‌ها: خبری
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/01/29/13920129000435_PhotoA.jpg

به مناسبت صعود تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران به مسابقات جام جهانی فوتبال 2014، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیامی صادر کردند.
متن پیام به این شرح است:

بسمه تعالی


پیروزی تیم ملی فوتبال، مردم و بویژه ورزش دوستان کشور را شادمان کرد.

از عزیزانی که این شادمانی را پدید آوردند متشکرم، خسته نباشید.


سید علی خامنه‌ای
28 خرداد 92

http://s3.picofile.com/file/7584467739/parcham1.gif

 

ایران مقتدرانه به جام جهانی برزیل صعود کرد

 

 

وطن یعنی همه آب و همه خاک       

 وطن یعنی همه عشق و همه پاک


وطن یعنی زلال چشمه ی پاک            

وطن یعنی درخت ریشه در خاک


وطن یعنی وطن استان به استان     

خراسان ، سیستان ، سمنان ، لرستان

 

وطن یعنی اذان عشق گفتن         

وطن یعنی غبار از عشق رفتن


نماز خون به خونین شهر خواندن   

مهاجم را ز خرمشهر راندن


سپاه جان به خوزستان کشیدن    

شهادت را به جان ارزان خریدن

 

وطن یعنی هدف یعنی شهامت    

 وطن یعنی شرف یعنی شهادت


وطن یعنی شهید ، آزاده ، جانباز   

شلمچه ، پاوه ، سوسنگرد ، اهواز


وطن یعنی شکوه سرفرازی          

وطن یعنی ز عالم بی نیازی


وطن یعنی گذشته ، حال ، فردا     

تمام سهم یک ملت ز دنیا

 

وطن یعنی چه آباد و چه ویران

وطن یعنی همین جا ، یعنی ایران

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آثار آیت‌الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمة الله علیه) در جمع اعضای کانون طلوع اظهارداشتند:

اجتماع پرشور و باحرارت همراه با احساس مسئولیت مردم کشور، از جمله مواردی است که در دیگر کشور‌ها نظیر آن را سراغ نداریم و اظهارات رسانه‌های غربی و مسئولان کشورهای غربی، نظر مقام معظم رهبری که همان موضوعیت داشتن حضور مردم است را تأیید می‌کند

در مسائل اجتماعی که فعالیت یک فرد تأثیر اجتماعی دارد، نیز نمی‌توان وظیفه اجتماعی را به صرف احتمال عدم تأثیر رها کرد. اگر به وظیفه خود عمل نکردیم و روز قیامت از ما به خاطر عمل نکردن به وظایف سؤال شد، جوابی نخواهیم داشت.


عذاب الهی نه تنها قوم گنهکار، بلکه کسانی که نسبت به آن بی‌تفاوت هم هستند را فرا می‌گیرد، لذا اگر در جامعه‌ای خلاف شرع رایج شد و افرادی با عذر عدم تأثیر به وظیفه خود عمل نکردند، با اصحاب سبت که مشمول عذاب الهی شدند، فرقی نخواهند داشت.

در صدر اسلام افرادی چون حجر بن عدی، میثم تمار، عمرو بن حمق و رشید حجری تا پای جان بر اصول خود ایستادند، آنها مگر احتمال تأثیر می‌دادند و مگر ترس از جان نداشتند، پس چرا تقیه نکردند؟ در حالیکه اگر آنها نبودند ما امروز از شیعه چیزی نداشتیم.

سید الشهدا(علیه السّلام) نیز با وجود یقین به عدم تأثیر در مخاطبان و نتیجه جانگداز آن، باز هم اقدام کرد. اما در عین حال در آخر کار اظهار رضایت کرده و حتی حضرت زینب(سلام الله علیها) می‌فرمایند « ما رأیت الا جمیلا».


ملاک تکلیف، نتیجه ی  روشن نیست، بلکه ملاک تکلیف، شناخت آن از راه عقل و شرع است، ولو اینکه عملا نتیجه دلخواه از آن حاصل نشود.

زیارت عاشورا به ما می‌آموزاند که حتی بر مصیبت عاشورا نیز باید شکر کرد، چون وسیله سعادت دنیا و آخرت است.

یعنی تکلیف را باید انجام دهیم، ولو اینکه به دنبال آن مصیبت باشد و حتی پس از آن به خاطر توفیق عمل به وظیفه و آن مصیبت، خداوند را شاکر باشیم.

لذا اگر مثل برخی به خاطر پول، رودربایستی یا گرفتن پست رأی ندادیم، ولو زحمت کشیدیم، بی‌خوابی کشیدیم، تهمت‌ها را تحمل کردیم و فحش‌ها را شنیدیم باید شاکر خداوند باشیم.


اگر به وظیفه خود عمل نکنیم، باید منتظر مسخ شدن باشیم، اما نه مسخ ظاهری، بلکه مسخ فکری و روحی که نسبت به انقلاب و اسلام بی‌تفاوت بوده و بیکاری و گرانی به عنوان مهمترین مسأله برای ما قلمداد شود.


هرچند آدمی دوست دارد، همگان به او احترام بگذارند، هرچند تحمل ملامت و ناسزا مخصوصا از دوستان آسان نیست، اما قرآن فرموده است «لایخافون لومه لائم». بله، اگر وظیفه‌ای نباشد، انسان خود را در معرض فحشها و تهمت‌ها و ملامت‌ها قرار نمی‌دهد، اما اگر وظیفه‌ای را احساس نمود، باید به تکلیف عمل کند.




برچسب‌ها: دین و سیاست
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

لقمان در ششمین نصیحت خود به پسرش چنین می فرماید: «... واصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الامور; با استقامت و صبور باش، که این از کارهای مهم و اساسی است.»


خداوند پس از آن که به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: «به صابران مژده بده » پاداش آنها را چنین بیان می کند: «اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمة واولئک هم المهتدون; آنها کسانی هستند که الطاف و درودها و رحمت پروردگارشان، شامل حالشان شد، و آنها هدایت یافتگان هستند.»


خداوند در قرآن می فرماید: «ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مئتین; و هرگاه بیست نفر از شما با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه کند.»


هیچ پیامبری مانند پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در راه ابلاغ رسالت، آزار و رنج ندید، که خود در سخنی می فرماید: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت; هیچ پیامبری مانند من در راه رسالت، آزار و رنج ندید.»

حکایت:

روزی شاه ایران (انوشیروان) بر بوذرجمهر (حکیم خبیر آن عصر) غضب کرد و او را در خانه تاریک، زندانی نمود، و فرمان داد تا او را در آن جا به غل آهنین ببندند، بوذرجمهر چند روز در این حال سخت باقی ماند، انوشیروان اشخاصی را نزد او فرستاد که از احوال او جویا شوند، ولی آنها وقتی نزد او می آمدند، او را با چهره گشاده و شاد می دیدند، از او پرسیدند علت چیست که شاد هستی؟

بوذرجمهر در پاسخ گفت: من معجونی ترکیب یافته از شش چیز درست کرده ام، که در پناه آن، شاد هستم، پرسیدند آن معجون چیست؟ گفت: آن معجون از این شش چیز ترکیب یافته: 1- اطمینان به خدا 2- مقدرات الهی انجام می شود 3- صبر و استقامت 4- اگر صبر نکنم، از بی تابی کاری ساخته نیست 5- فکر کردم که سخت تر از این حالی که اکنون در آن هستم نیز وجود دارد 6- از این ستون تا ستون دیگر فرج است! این خبر به انوشیروان رسید، انوشیروان او را آزاد نموده و احترام بسیار به او کرد.

نکته:

صبر و استقامت، موجب ظلم ستیزی و طاغوت زدایی است، نه موجب امضای ظلم و تثبیت طاغوت


قرآن نیروی انسان با استقامت را ده برابر نیروی انسانی که استقامت ندارد می داند


حضرت زینب (سلام الله علیها) قهرمان صبر و استقامت اگر در ماجرای کربلا گریه می کرد، گریه عاطفی و فریاد دادخواهی و نهی از منکر، و رسوا نمودن دشمن بود، او آن چنان صابر و شاکر و توانمند بود که در مجلس شاهانه ابن زیاد، با کمال قاطعیت گفت:

«ما رایت الا جمیلا; جز زیبایی چیز دیگری ندیدم...

ای پسر مرجانه به روز قیامت توجه کن و ببین در آنجا چه کسی مغلوب است و چه کسی پیروز.»



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

http://mrfba.persiangig.com/image/%D8%A7%DA%98%D8%AF%D9%87%D8%A72.JPG

سرّ هفت خوان رستم (حضرت علامه حسن زاده آملی)

خوان اوّل: در راه جایی آسایید و به خواب رفت شرزه شیری آهنگ وی کرد و رخش شیر را هلاک کرد، چون رستم بیدار شد دید که به همّت رخش از شرّ شیر رهایی یافت و همی خداوند جهان را شکر کرد.

خوان دوم: پس از آن به راه افتاد و به بیابانی بی‌آب رسید و گرمایی سخت بود که نزدیک بود تهمتن و رخش از تشنگی هلاک شوند آنقدر به درگاه خداوند تضرّع و زاری کرد تا از رحمت خداوند میشی صحرایی پیدا شد و رستم در پی او رفت که به راهنمایی آن میش به چشمه آبی رسید و جان به سلامت بدر برد و خدا را شکر کرد.
خوان سوم: چون از آن چشمه سیراب شد و رخش را آب و شستشو داد عزم شکار کرد، گوری بیفکند و از گرسنگی هم نجات یافت و خواب آمد در کنار چشمه بخفت اژدهایی دژم که از دُم تا به دَم هشتاد گز بود و از هراس وی هیچ جانوری در آن بیابان نیارست پا گذارد پدیدار شد، رخش سم بر زمین کوفت و رستم بیدار شد و با اژدها در نبرد افتاد و رخش هم کمک کرد تا عاقبت سر از تن اژدها جدا ساخت و خدا را شکر کرد.

 

خوان سوم: چون از آن چشمه سیراب شد و رخش را آب و شستشو داد عزم شکار کرد، گوری بیفکند و از گرسنگی هم نجات یافت و خواب آمد در کنار چشمه بخفت اژدهایی دژم که از دُم تا به دَم هشتاد گز بود و از هراس وی هیچ جانوری در آن بیابان نیارست پا گذارد پدیدار شد، رخش سم بر زمین کوفت و رستم بیدار شد و با اژدها در نبرد افتاد و رخش هم کمک کرد تا عاقبت سر از تن اژدها جدا ساخت و خدا را شکر کرد.

خوان چهارم: پس از آن بر رخش سوار شد و به راه افتاد تا به چشمه‌ای و سبزه‌زاری رسید در کنار چشمه خوراکی‌ها و اسباب عیش فراهم دید از خوراکی‌ها بخورد و رود در دست بگرفت و بنواخت، زنی جادو همینکه آواز سرود شنید حاضر شد که رخ خود را بسان بهار آراسته بود، رستم به ستایش خداوند لب گشود. آن زن همین که نام خدا را شنود رنگ وی برگشت و سیاه شد و رو برگردانید. رستم در حال کمند بینداخت و جادو را به بند آورد و گفت تو کیستی که آنچنان بودی و اینک نام خدا را شنیده‌ای این چنین سیاه گشته‌ای باید آنچنان که هستی خویش را به من بنمایی، رستم دید آن زن جادو به شکل گنده پیری بدر آمد، فی‌الحال خنجر کشید و آن جادو را دو نیم کرد و از آسیب وی ایمن بماند و خدا را شکر کرد.
خوان پنجم: پس از آن رستم به راه افتاد تا به دشتی خرّم رسید و رخش را به چرا رها کرد و خود بیاسایید، دشتبان آمد و دید رخش در سبزه‌زار است و رستم در خواب، با خشم هر چه بیشتر بسوی رستم آمد و چوبدستی که در دست داشت بر پای رستم زد و با او پرخاش کرد که چرا اسب را در دشت و سبزه‌زار رها کردی‌؟ رستم چیزی نگفت ولی برخاست و دو گوش دشتبان را بگرفت و هر دو را از بیخ برکند و به دست دشتبان داد و باز دوباره بخفت. بیچاره دشتبان با دو گوش کنده و خون از دو جانب سر روان شکایت به اولاد برد، اولاد دیوی سهمگین بود که در آن مرز و بوم بزرگ همه بود، اولاد چون آن بدید با سپاه خود بسوی رستم آمد و پس از نبرد لشکر اولاد شکست خورد و رو به گریز نهاد و اولاد نیز گزیری جز گریز ندید رستم به دنبالش رخش دوانید تا کمند بینداخت و اولاد را در کمند گرفت و او را از اسب به زمین افکند و بدو گفت اگر خواهی خون تو را نریزم و تو را در این سرزمین شاه کنم باید بنمایی که دیو سپید، کاوس شاه را کجا در بند کرده است؟ اولاد بپذیرفت و با رستم به راه افتاد.
خوان ششم: در اثنای راه ارژنگ دیو- که وی و پولاد از پهلوانان و پیروان دیو سپید بودند، و ارژنگ دیو از دیگر دیوان دلیرتر و سالارشان بود- در فرا راه رستم با وی به نبرد برخاست، و سرانجام در دست رستم به خواری کشته شده است، و دیگر دیوان چون سالارشان را چنان دیدند رو به فرار نهادند.
خوان هفتم: رستم با اولاد چون به شهری که کاوس شاه گرفتار بود وارد شدند، رخش رستم شیهه‌ای چون رعد برآورد، کاوس چون شیهة رخش بشنید دریافت که رستم به شهر وارد شد بسیار خوشحال گردید و به یارانش گفت اندوه و گرفتاری ما بسر آمد، رستم در نزد وی آمد و همه سر فراز و سربلند شدند، کاوس شاه به رستم گفت باید کاری شود که دیوان نفهمند وگرنه انجمن کنند و رنجهای تو بی?بر شود اکنون دیو سپید که بزرگ دیوان است در فلان غار است و بی‌خبر است باید کار او را بسازی. پس رستم بسوی آن غار رهسپار شد غاری چون دوزخ بدید در آن وارد شد و با دیو سپید بسیار بجنگید و عاقبت بر وی چیره شد و وی را بر زمین زد و جگرش را از نهادش بدر آورد و دیوان دیگر همینکه این واقعه را بدیدند رو به هزیمت گذاشتند. رستم جای پاکی طلب کرد و سر و رو بشست و به درگاه خداوند نیایش و ستایش کرد و سپس بسوی کاوس شاه آمد و کاوس وی را آفرین گفت.
آیا مقصود از داستان هفتخوان همین صورت ظاهر است یا شرح حال ما است که تا آفرین بشنویم باید با جادوها و دیوهای رهزن نبرد کنیم که جهاد نفس است. دیدی که در خوان سوم اژدها را کشت

و دیدی که در خوان چهارم همین که زن جادو نام خدا را شنید روی او سیاه شد با اینکه در آغاز برای فریفتن با رخساری آراسته هویدا شد. دیدی که چگونه نام خدا را شنید رو برگردانید. در تفسیر سورة مبارکة قل اعوذ برب الناس به عرض رساندم که خنّاس صفت دیو وسواس است که تا یاد خداوند متعال در بیت‌المعمور قلب ذاکر نزول اجلال فرمود و نام شریفش به زبان آمد دیو وسواس بازپس شود و خود را کنار می‌کشد و رو برمی‌گرداند وگرنه چون ابن عرس و مار که مضمون روایات است قلب را به دهن می‌کشد اعاذنا الله تعالى منه. پس هیچگاه دیو وسواس بر دل مراقب و حاضر دست نمی‌یابد. خداوند متعال توفیق مراقبت که کشیک نفس کشیدن است مرحمت بفرماید.


آری باید رستم بود (بلکه بالاتر از رستم که جهاد با نفس جهاد اکبر است) و با دیوان و جادوان جنگید و از هفتخوان درگذشت تا نفس مطمئنه گردد و به خطاب ارجعی الی ربک راضیة مرضیه مشرف شود و به قول عارف معروف جناب مجدود بن آدم سنایی – علیه الرحمه -:

عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد         

که دارالملک ایمان را مجرّد بیند از غوغا

عجب نبودگرازقرآن نصیبت نیست جزنقشی      

که از خورشید جز گرمی نبیند چشم نابینا

منبع:تجلی اعظم




برچسب‌ها: اخلاق و معرفت
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/3/28 توسط زینب بانو

"سعید جلیلی"دبیر شورای عالی امنیت ملی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران:

یکی از ممیزه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران این است که امنیت خوبی در کشور برقرار است و این امنیت نسبت به کشورهای منطقه و حتی کشورهای مدعی دنیا ستودنی است

در حقیقت پشتوانه امنیت، خود مردم هستند

جناب آقای روحانی منتخب مردم واقع شده و توانستند اعتماد مردم را جلب کنند و اینکه در مرحله اول با کسب اکثریت آرا رئیس‌جمهور شدند، باعث خوشحالی است

4 سال پیش، عده‌ای می‌خواستند سلامت و آزادی انتخابات در کشور و شور مردم را زیر سوال ببرند، حتی در همین دوره هم شما مشاهده کردید که رسانه‌های بیگانه اعلام کردند که گزینه از قبل انتخاب شده است ولی همه دیدند که هیچ شک و شبهه‌ای وجود نداشت و انتخابات با روندی کاملا استاندارد برگزار شد و همه استقبال کردند. 


دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره اینکه آیا با دولت جدید همکاری خواهید کرد، گفت: من امروز صبح خدمت جناب آقای روحانی رسیدم و اعلام کردم که ما هر کاری که در جهت تقویت نظام و دولت از دست‌مان برآید، دریغ نمی‌کنیم و ویژگی نظام اسلامی این است که ما در دولت اسلامی مفهومی به نام اپوزیسیون به معنای غربی آن نداریم و رقابت سلایق مختلف به خاطر این است که اهداف نظام و دولت محقق شود.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/3/27 توسط زینب بانو
<      1   2   3   4   5   >>   >
طراح قالب : { معبرسایبری فندرسک}